سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

شاعر : علیرضا خاکساری
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع لن
قالب شعر : مسمط

وقتی مرا در روضه دعوت می‌کند زهرا           یعـنی کـریـمـانه کـرامت می‌کند زهرا

بیش از پدر‌ مـادر محبت می‌کند زهرا           از نان شب خرج رعیت می‌کند زهرا


تـفـسـیر نـاب آیـه‌هـای هـل اتـی یعـنی           لـطـف بدون مـنـت و بی‌انـتـهـا یـعـنی

پـیـراهـنـش در دست خـالی گـدا یعـنی           شام زفـافـش هم عـنایت می‌کـند زهـرا

غم می‌زداید از دل سائل به یک لبخند           با دست و دل بازی گدا را می‌کند خرسند

یک روز نان سفره و یک روز گردن بند           همواره لطـف بی‌نهـایت می‌کـند زهرا

هرکس مقیم خانه‌اش شد، اهل ایمان شد           مقداد شد، میثم شد و عمار و سلمان شد

از برکتش حتی یهودی هم مسلمان شد           چادر نمـازش هم هـدایت می‌کند زهرا

زهـراتـر از زهـرا ندارد عـالـم ایجـاد           آیـات قـرآن از مقـامـاتـش خـبر می‌داد

جانم به این عفت که نزد کور مادرزاد           حجب و حجابش را رعایت می‌کند زهرا

توحید دارد می‌چکـد از سقـف ایوانش           اعجـاز بیـرون می‌زند از مطـبخ نانش

زهرا که جای خود، بگویم از کنیزانش           فضه‌ش پیمبرگونه صحبت می‌کند زهرا

چیزی نمی‌خواهد در این دنیا برای خود           فیضی دهـد همـسایه را با ربّـنای خود

پهـلـویـش آزرده‌ست اما با خـدای خود           هرشب سر سجاده خلوت می‌کند زهرا

یک عـمر در کنج دلش یاد عـلی دارد           تـصمـیـم بر یـاری و امـداد عـلی دارد

لحظه به لحظه بر لبـش نـاد علی دارد           با ذکر مـولایش عـبادت می‌کـند زهرا

با اینکه خـلـقت را برای او بنـا کردند           از عالم هـستی حـسابش را جدا کردند

هر سیـزده معـصوم بر او اقـتدا کردند           پس بر امامان هم امامت می‌کند زهرا

دنیا اسـیر عـشـق پاکـش بـیـشتر ایران           محبوب زهرا می‌شود از هر نظر ایران

دیروز در شهر نبی، امروز در ایران           سیـدعـلـی‌ها را حـمـایت می‌کـند زهرا

یا قهـر و آتش یا دگر تـسلیم یعنی چه؟           در پای طاغوت زمان تعظیم یعنی چه؟

در ریـسـمان ذلت و تحـریم یعنی چه؟           تفـسیر صبر و استقـامت می‌کند زهرا

از هرم آتش صورت پروانه می‌سوزد           در پیش چشم کودکان، کاشانه می‌سوزد

چون شمع، ذره ذره مرد خانه می‌سوزد           اما صبوری در مصیبت می‌کند زهرا

وقتی که دل را می‌دهد در دست رهبر هم           در پای عهدش می‌گذارد تا ابد سر هم

با صاحب و مولای خود یکبار دیگر هم           بـین در و دیـوار بیـعـت می‌کـند زهرا

پا را که داخل می‌گـذارد از در مسجـد           از ترس می‌لرزد به خود سرتاسر مسجد

مـحـو کـلام آتـشـیـن‌اش مـنـبر مـسجـد           با خـطبه‌ای غـرّا قـیامت می‌کـند زهرا

بوی شهادت می‌رسد از لحن سوگندش           "لبیک یا حیدر" نوشته روی سربندش

جان علی را می‌خـرد با جان فرزندش           از هستی‌اش خرج ولایت می‌کند زهرا

با صورت نیلی و با چشمان کم سویش           بـا سـیـنـۀ آزرده و بـا زخـم بـازویـش

با لالـه‌های بسـترش، با درد پهـلـویش           از غـربت مـولا روایت می‌کـند زهـرا

هرشب سراغ از مهبط مسمار می‌گیرد           از پا می‌افتد، پهلویش هر بار می‌گیرد

وقـتی کـمک از شـانۀ دیـوار می‌گـیرد           یعنی که به سختی حرکت می‌کند زهرا

از تـنـدی شلاق بی‌احـساس بی‌دیـن نه           از بی‌حـیـایـی غـلاف تـیـغ بـدبـیـن نـه

از چشم شور و پای شوم و دست سنگین نه           از درد تنهـایی شکـایت می‌کـند زهـرا

اشک مـرا پـای شب مهـتـاب بگـذارید           تابـوت را در گـوشۀ سرداب بگـذارید

نزد حـسیـنم نـیـمه شب‌ها آب بگـذارید           این روزها دارد وصیت می‌کـند زهرا

همچون پرستویی که بالش گشته آزرده           مانند سرو سیلی از باد خـزان خـورده

مثل گـلی پـرپـر شـبـیـه یـاس پـژمرده           در عرش بابا را زیارت می‌کند زهـرا

فردای محشر باز محشر می‌شود قطعاً           مـادر می‌آیـد دیـدنی‌تـر می‌شود قـطعـاً

با لطف او یک طور دیگر می‌شود قطعاً           از ما گنهکاران شفـاعت می‌کند زهرا

خسران زده در کوله‌بارش در ندارد که           در روز رستـاخـیز دست پُر ندارد که

هرچه بگوید فاطمه رد خور ندارد که           نزد خـدا از ما ضمـانت می‌کـند زهرا

هم سینه زن، هم گریه‌کن، هم روضه‌خوانش را           هم چـای‌ریـز بـی‌ریـا و بی‌نـشـانش را

تا دوسـتــانِ دوسـتــانِ دوسـتــانـش را           با دست خود راهی جنت می‌کند زهرا

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ فراموش نکنیم که حضرت زهرا سلام الله علیهابیشتر و پیش تر از امام و رهبر خویش دفاع کرد تا همسرش و اگر بر فرض محال کس دیگری هم امام و جانشین برحق پیامبر بود از او دفاع میکرد



وقتی که دل را می‌دهد در دست دلبر هم           در پای عهدش می‌گذارد تا ابد سر هم



موضوع وجود میخ در و سرخ شدن و وارد سینۀ حضرت شدن این میخ در هیچ مقتل معتبری نیامده است « البته این موضوع بدان معنا نیست که در این حمله و جسارت سینه و پهلوی حضرت زهرا سلام الله علیها مجروح نشده است بلکه بر اثر ضربۀ در و آتش حضرت به شدت مجروح شدند و تصریح تاریخی در این زمینه وجود دارد» لذا توصیۀ ما این است که اولاً از بازگو کردن آن به دلیل مستند نبودن و همچنین به جهت رعایت توصیۀ علما و مراجع مبنی بر پرهیز از خواندن روضه های سخت خوداری فرمائید؛ ثانیا اگر قصد اشارۀ گذرا به این موضوع را هم دارید لازم است حتماً در قالب زبانحال یا آنچه که ممکن است اتفاق افتاده باشد مطرح شود نه قطعیت تاریخی؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



هرشب سراغ از مهبط مسمار می‌گیرد           از پا می‌افتد، پهلویش هر بار می‌گیرد